loading...
مجتبی حبیبیان وکیل دادگستری و مشاور حقوقی
ارتباط با وکیل


مجتبی حبیبیان بازدید : 117 چهارشنبه 29 مرداد 1393 نظرات (0)

رضا فتحی - در راستاي تجزيه و تحليل مباحث حقوقي، كيفري مربوط به جرائم مسكن در اين شماره به سراغ ابوالفضل سبحاني بازپرس شعبه 11 دادسراي ناحيه 3 رفتيم تا سلسه مباحث مذكور را پي گيري كنيم.
سبحاني در ابتدا ضمن بيان اينكه يكي از مسائل كيفري مبتلابه در نظام اجتماعي فعلي، فروش و انتقال مال غير اعم از عين يا منفعت آن است، گفت: حسب ماده 1 قانون مجازات راجع به انتقال مال غير مصوب 1308 «اگر كسي مال غير را با علم به اينكه مال غير است به نحوي از انحاء عيناً يا منفعتاً بدون مجوز قانوني به ديگري منتقل كند، كلاهبردار محسوب مي شود». لذا انتقال مال غير در حكم كلاهبرداري و مشمول مقررات و قوانين مربوط به جرم كلاهبرداري است و حسب رسيدگي و اعمال قانون مي شود.
وي افزود: از دلايلي كه متأسفانه موجب كثرت پرونده هاي كيفري مرتبط با موضوع انتقال مال غير شده است، عدم سيستم متمركز ثبت املاك يا اموال مي باشد و مجرمين با سوء استفاده از اين موضوع اقدام به فروش و انتقال مال غير مي نمايند. به طور مثال: اقدام به پيش فروش واحدهاي مسكوني، خودرو يا هرگونه مال ديگر با تنظيم يك قولنامه عادي بدون تنظيم سند رسمي يا هرگونه مدارك رسمي ديگر مي کنند. اين قضيه موجب شده است، خريداران كه بعضاً با اخذ تسهيلات يا فروش اموال ديگر خود به قصد تهيه مسكن يا خودرو اقدام به خريد مي نمايند با گذشت زمان متوجه مي شوند كه اموال مزبور به اشخاص ديگري نیز  فروخته شده است این در حالی است که خریداران قبل از معامله اقدام به  تهيه كاداستر از اداره كل ثبت نموده اند،  ولی كافي نبوده  است، حتي بعضاً‌ دیده شده اسناد و مدارك انتقال املاك در ادارات ثبت اسناد مناطق در اداره كل ثبت اسناد شهرستان يا استان يا كشور ثبت نمي شود و اين موضوع به وقوع بزه انتقال مال غير دامن مي زند.
سبحاني-بازپرس دادسراي ناحيه 3 عدم بهره برداري از سيستم هاي رايانه اي و در نتيجه عدم اطلاع از اقدامات متعدد انتقال دهنگان را موجب افزايش انتقال مال غير دانست.  وی اظهارداشت: در صورتي كه يك سامانه مشخص در محدوده اختيارات دفاتر اسناد رسمي واقع در محدوده آنها تأسيس گردد، در كاهش آمار انتقال مال غير نقش مؤثری خواهد داشت.
وي گفت: در برخي موارد مشاهده مي شود كه افزايش يا كاهش قيمت مسكن نقش مؤثري در افزايش اين جرم دارد به اين صورت كه مالك اصلي با قيمت پائين اقدام به فروش ملك مي نمايد و به لحاظ فاصله زماني بين تنظيم مبايعه نامه و تنظيم سند رسمي،  به علت افزايش قيمت اقدام به فروش آن به اشخاص ديگر مي نمايندبه طوری که خريدار اوليه برای  تنظيم سند رسمي يا فسخ معامله با مشكلات عديده اي از جمله مراجعه به مراجع قضايي يا طرح دعاوي كيفري يا حقوقي مواجه مي شود.
اين بازپرس دادسراي ناحيه 3 افزود: مجرمين با شناسائي املاك بلاصاحب،  افراد مسن یا بی ورثه و به طور كلي املاكي كه فعلاً داراي متولي خاصي نيستند، با جعل سند يا وكالت نامه اقدام به فروش آنها مي كنند.  این مورد يكي از موارد بسيار شايع كلاهبرداري است،  با توجه به اينكه قانون گذار موضوع انتقال مال غير را در حكم كلاهبرداري قرار داده و با این افراد شدیدا برخورد می نماید. لازم به ذکر است، پرونده هاي بسياري در مراجع قضايي مورد رسيدگي قرار مي گيرند كه موجب بازگشت ملك به خريداران اوليه و ابطال اسناد عادي يا رسمي بعدي مي گردد.
سبحاني در پايان به مردم توصيه كرد، ابتدا از اصالت املاك و وجود اسناد رسمي آنها به نام فروشنده مطمئن شوند و صرفاً به يك مبايعه نامه يا قولنامه عادي در خصوص خريد ملك اكتفا نكنند؛  بلكه با مراجعه به دفاتر اسناد رسمي حداقل اقدام به تنظيم وكالتنامه رسمي از سوي مالك نمايند و سابقه ملك مورد نظر را از ادارات ثبت استعلام کنند، همچنین تضمين لازم در خصوص انتقال مال غير به خود را از فروشنده اخذ نمايند. حتی الامكان نسبت به خريد املاكي اقدام نمايند كه امكان تصرف آن براي سكونت يا غير آن براي خريدار وجود داشته باشد و از خريد املاكي كه تصرف آن فوراً امكان پذير نيست يا نياز به گذر زمان زيادي است، خودداري نمايند.

 

عامله مال غير

معامله مال غير
همان طور كه مى دانيم هر شخصى اجازه مداخله در اموال خودش را 
دارد و نمى تواند از جانب ديگرى 
نسبت به اموال او تصميم گيرى كند براى مثال آن را بفروشد يا 
به رهن گذارد مگر آن كه از سوى مالك اجازه داشته باشد مثلاً وكيل او باشد و يا اين كه قانوناً 
اجازه داشته باشد تا از سوى مالك نسبت به اموال او اقداماتى مانند معامله انجام دهد (مثل تصميماتى كه قيم 
براى صغير انجام مى دهد) و يا آن كه پس از معامله، مالك آن را تنفيذ كند يعنى به شخصى كه بدون اجازه مال او را فروخته پس از انجام معامله اجازه دهد و اعمال او را صحيح بداند
بنابراين مطابق قانون، معامله نسبت به مال غير جز به عنوان ولايت يا وصايت يا وكالت صحيح نيست و لو اين كه صاحب مال باطناً راضى باشد ولى اگر مالك پس از وقوع معامله آن را اجازه دهد در اين صورت معامله صحيح مى شود. سكوت مالك در مجلس عقد، اجازه محسوب نمى شود
اگر كسى نسبت به مال غير معامله كند و بعد از آن مالك اصلى فوت كند چه وضعيتى براى خريدار پيش مى آيد 
در اين حالت اگر مالك قبل از اجازه يا رد معامله فوت كند اين حق كه معامله صحيح اعلام شود يا نه با ورثه او خواهد بود لذا خريدار بايد به ورثه مالك رجوع نمايد و رضايت آنها را جلب كند
اگر كسى مال فرد ديگرى را خريدارى كند و مالك اصلى معامله را نپذيرد و به اصطلاح رد كند منافع ايامى كه مال در دست خريدار بوده به چه كسى تعلق مى گيرد 
فرض كنيم مال مزبور يك رأس گاو شيرده است كه روزى ده كيلو شير مى دهد،اگر مالك معامله را اجازه دهد و يا رد كند منافع حاصله از گاو از روز معامله محاسبه مى شود لذا در خصوص پرسش مطروحه اين منافع به مالك برمى گردد
كسى كه مال ديگرى را بدون رضايت او از شخص ثالث خريدارى مى كند در صورت رد معامله از سوى مالك آيا مى تواند از فروشنده مال غير خسارت دريافت كند 
قبل از هر چيز بايد دانست كه اگر مال به تصرف خريدار درآيد و مالك معامله را رد كند خريدار نسبت به اصل مال و منافع مدتى كه مال در تصرفش بوده ضامن است حتى اگر خريدار از منافع آن استفاده نكرده باشد و اگر به مال عيب و ايرادى وارد شود خريدار نزد مالك پاسخگو است. در هر صورت خريدار حق دارد كه براى بازپس گرفتن بهاى معامله به شخصى كه مال غير را به وى فروخته رجوع كند. البته براى جبران خسارات و غراماتى كه به واسطه اين معامله به خريدار وارد شده چنانچه خريدار عالم به معامله با مال غير نباشد علاوه بر اصل پول و بهاى معامله مى تواندغرامت هم بگيرد اگر عالم باشد فقط اصل پول به وى تعلق خواهد گرفت
خريد و فروش مال غير مجازات هم دارد 
كسى كه مال غير را با آگاهى به اين كه مال غير است به هر نحوى چه بيع چه اجاره و ‎//به ديگرى بدون مجوز قانونى منتقل كند كلاهبردار محسوب مى شود و اگر خريدار در حين معامله به عدم مالكيت انتقال دهنده و فروشنده آگاه باشد او هم كلاهبردار محسوب مى شود
اگر كسى ملك خود را در رهن بانك قرار دهد و سپس آن را به ديگرى منتقل كند كلاهبردار محسوب مى شود 
خير اگر مالى نزد بانك يا هر شخص ديگر در رهن باشد مرتهن (بانك و ‎///) و فقط نسبت به آن مال يك حق تقدم ايجاد مى كند بدون آن كه عين مال از مالكيت راهن (كسى كه مالش را رهن گذاشته) خارج شود پس در اين حالت فروش مال غير يا كلاهبردارى تحقق پيدا نمى كند. اما اگر كسى فرضاً آپارتمان خود را با سند عادى به ديگرى بفروشد و قبل از تنظيم سند رسمى آن را با سند رسمى كه نزدش موجود است در رهن بانك قرار دهد در واقع مال غير را به رهن گذاشته وكلاهبردار محسوب خواهد شد
اگر مالى در توقيف باشد مى توان آن را معامله كرد 
هرگونه نقل وانتقال نسبت به مال توقيف شده باطل و بلااثر است پس اگر ملكى قبلاً از طريق دادگسترى يا اجراى ثبت بازداشت شده باشد و سپس مورد معامله قرار گيرد نمى توان براى آن سند رسمى گرفت و يا فروشنده را به تنظيم سند رسمى درباره آن ملزم كرد چون برابر قانون اين معامله فاقد اعتبار است مگر آن كه از مال رفع توقيف شود.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    پیوند ها
    آمار سایت
  • کل مطالب : 23
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 24
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 37
  • بازدید سال : 103
  • بازدید کلی : 6,715
  • پشتیبانی
               Yahoo Status by RoozGozar.com